ای بهار مردمان…

گاهی از آسمان خیالم عبور کن
در ازدحام واژه به قلبم خطور کن
تاریک خانه ی دلم از روشنی تهی است
چیزی بگو و قلب مرا غرق نور کن
طومار انتظار جهان را فرو بپیچ
یا خود دل بلازده ام را صبور کن
دل مرده ام، قبول، تو اما مسیح باش
یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن
بر انتظار کهنه ی من طعنه می زنند
چشمان شور رهگذران است، کور کن
غمنامه هایمان که به دستت رسیده است
اندوه را به یمن جوابی سرور کن
خورشید پشت ابر به جایی نمی رسد
مردیم پشت پرده ی غیبت، ظهور کن
شعر از: امید مهدی نژاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.